مرقع هند و ایرانی
ایران و هند به دلیل روابط دیرینه دارای میراث فرهنگی و هنری مشترکی هستند و این روابط در برخی دورهها، همچون دورۀ صفویه، بسط و گسترش زیادی یافته است. یکی از مهمترین مواریث مشترکی که از این دوره باقی مانده، آثار هنری ارزشمندی است که امروزه تحت عنوان «مکتب هند و ایرانی» زینتبخش بسیاری از موزهها و گنجینههای هنری داخل و خارج از کشور است. در این میان نسخ خطی و مرقعات از آثار حائز اهمیتاند؛ از جمله مرقعاتی که از آن ایام در مجموعههای ایران و جهان باقی است میتوان به دو اثر مشهور مرقع هند و ایرانی و مرقع گلشن اشاره کرد که در گنجینۀ کاخموزۀ گلستان نگهداری میشوند و از نفیسترین آثار این موزه به شمار میآیند.
این مرقعات دربردارندۀ عالیترین نمونههای هنر ایرانی و هندی همچون نقاشی، خوشنویسی، تذهیب، تشعیر، ترصیع و تجلیدند و حاصل ذوق سرشار هنرمندان ایرانی و هندی به شمار میآیند. پس از اینکه به همت هنرمندان صفوی دانۀ بارور نقاشی ایرانی در خاک هند رویید و درخت آن از ذوق و سنن هندی تأثیر پذیرفت، مکتب هنری گورکانی به بار آمد و در عهد اکبرشاه، جهانگیر، و شاه جهان به حد اعلای کمال و استقلال رسید. این شاهان برای گردآوری آثار نفیس هزینۀ بسیاری صرف کرده، اوراق پراکنده را مطابق سنتی ایرانی حاشیهسازی میکردند تا به یک اندازه درآیند و وحدتی بصری بیابند. سپس هنرمندان تشعیرکار این حواشی را با نقوش اسلیمی و خطایی زرین و تصویر گل و پرنده و انسان تزیین و در مجلداتی گردآوری و صحافی میکردند که «مرقع» نام داشت.
در كتابت مرقع هند و ایرانی خوشنویسان مشهوری همچون سلطان محمد نور، سلطان محمد خندان و میرعماد سیفی دست داشتهاند و هنرمندانی همچون بشنداس، منوهر، كوردهن، فرخ بیك، محمد یوسف و ابوالحسن نادرالزمان نیز آن را به زیور نقاشی آراستهاند. محتمل است که این اثر در زمان نادرشاه افشار از هند به ایران آورده شده باشد و از آن زمان همواره در کتابخانۀ پادشاهان ایران قدر دیده است.